معرفی کتاب “حیوان قصه گو برنده است”
مادربزرگم با پاهای دراز کرده دستم را گرفته تا در نروم. برای بار هزارم قصه گویی میکند که دختر بزرگ خانواده میشود کمک دست مادر برای همین به مکتب نمیفرستندش! برای همین سواد ندارد و من چقدر خوشبختم که میتوانم خودم بنویسم و بخوانم و خلاصه محتاج نیستم.
حرفهای مادربزرگم همیشه سر کلاس درس به یادم میآید و من را به راه میاندازد تا بیشتر درس بخوانم.
مادر بزرگ من مصداق بارز یک یک قصه گو است. همه حرفهایش را با قصه به یاد میآورم.«حیوان قصه گو» میگوید که چرا مادربزرگ من ترجیح میدهد به جای آنکه حرفش را سر راست بزند قصه میگوید.
جاناتان گاتشال در پیشگفتار کتابش، حیوان قصهگو، میگوید: «دهها هزار سال قبل، هنگامی که ذهن ما هنوز جوان بود و شمارمان اندک، برای هم قصه میگفتیم و اکنون، دهها هزار سال بعد که نوع ما گوشه و کنار زمین را پر کرده، اغلب ما هنوز محکم به اسطوره های مربوط به منشأ چیزها چسبیدهایم و هنوز از داستانهایی که روی صفحات کاغذ میخوانیم یا روی صحنه و بر پرده میبینیم، هیجانزده میشویم.»
اما این قصه دقیقا چیست؟
شاید قصه شکلی از بازی شناختی باشد. شاید هم قصه منبع منابع کم هزینهای برای اطلاعات و تجربه های نیابتی باشند. و یا شاید قصه نوعی چسب اجتماعی است که مردم را حول ارزش ها مشترک دور هم جمع میکند.
هر چه که هست قصه برای انسان مثل آب است برای ماهی، همۀ اطراف او را فراگرفته و تقریباً حس نمیشود.
گاتشال میگوید قصهها همه جا هستند. در کتابها، در ذهن ما، در برنامههای تلویزیون، در بازیهای کودکان، در شعرها، در بازیهای رایانهای، در متون مقدس، در نقاشیها و حتی در ماجراهایی که هر روز صبح تا شب برای دوستانمان بازگو میکنیم. قصه چیزی نیست که ما هوس خواندش به سرمان بیافتند و فقط توی قفسه های کتابخانه آن را بیابیم . ما با قصه زندگی میکنیم و همه جا میتوانیم این قصه را بیابیم.
از قصه استفاده میکنیم انگار به مخاطب خودمان میگوییم حرفی که میخواهم به تو بزنم درست مثل زندگی اطراف خودت است.
کتاب حیوان قصه گو اثر جاناتان گتشال به راحتی به شما میگوید که قصه تا چه اندازه در تار و پود زندگی ما نهادینه شده.
*این کتاب با توضیح جادوی قصه و معمای قصه شروع میکند و بعد درباره کارکرد ذهنمان درباره قصه توضیح میدهد.
فصل های پایانی کتاب درباره آینده قصه و نوع مواجه جهان با قصه صحبت میکند.
حیوان قصه گو با ترجمه درخشان عباس مخبر به چاپ نشر مرکز در دسترس شماست.
اما ماجرای قصه به همین جا ختم نمیشود.
حالا که خوب فهمیدیم که انسان همان “حیوان قصه گو” است شاید بهتر باشد بدانید که “بهترین قصه گو برنده است”.
بهترین قصه گو برنده است میگوید: بهترین راه برای برقراری ارتباط قصه گفتن است.
برای برقراری ارتباط مؤثر با دیگران از دو زبان مجزا استفاده میکنیم: زبان عینی و زبان ذهنی.
زبان ذهنی همان قصه است. قصه یعنی اینکه افراد چه تفسیری از چیزهای خوب یا بد، مهم یا غیرمهم دارند و چهطور کسی را خودی یا غیرخودی میدانند. تفکر عینی شما را بیرون یک مسئله نگه میدارد و تفکر ذهنی شما را به درون مسئله میبرد. وقتی که دنبال راهحل باشید هر دو نوع ادراک بسیار ارزشمندند.
با آشنا شدن با زبان ذهنی میتوانیم بفهمیم زبان غالب ما برای برقراری ارتباط کدام است و برداشت از واقعیت را به واسطۀ کدام زبان تجربه میکنیم.
آنت سیمونز میگوید:« برنده کسی است که پیام را به خوبی منتقل میکند، از شنیدن قصه هایش لذت میبرید و راجع به موقعیتهای واقعی زندگی هستند.»
با احتساب همه این حرفها میتوانیم بگوییم که یکی از راههایی که کسب و کارها میتوانند مخاطبانشان را به شنیدن حرفشان ترغیب کنند قصه گقتن است.
آنت سیمونز در کتاب بهترین قصه گو برنده است به راحتترین شیوه ممکن به شما یاد میدهد که چگونه قصه های مهم زندگیتان را کشف کنید و در موقعیت مناسب برای مخاطبتان به کار ببرید.
فصل اول کتاب با عنوان قصهاندیشی به ما میگوید که قصه دقیقا چیست.
فصل دوم با عنوان قصهیابی در شش بخش قصه هایی را بیان میکند که قابلیت تعریف کردن برای دیگران را دارد.
قصه های ” چه کسی هستم؟” در واقع همان زندگی شماست. با این تفاوت که فقط ویژگی و نکته مهم زندگیتان را تعریف میکنید.
قصه های “چرا این جا هستم؟” به شما میگوید که برای جلب اعتماد آدم های دور و برتان باید به آنها بگویید که این حضور چه چیز را عاید شما میکند.
قصه های “آموزشی” نوع خاصی از تاثیرگذاری هستند و درباره مهارت هایی که میخواهید به دیگران بیاموزید حرف میزنند.
قصه های “بینشی” آن دسته از قصههایی هستند که نگاه را از مشکلات کنونی میگیرند و توجهتان را به منفعت های آینده خیره میکنند.
قصه های “ارزش زیسته” قاب هایی از تجربیات زندگی هستند. تجربیاتی که درباره ارزش های خاص زندگی ماست.
و بخش آخر قصه های “میدانم در سرت چه میگذرد”
و فصل سوم با عنوان فوت کوزهگری مجموعه مهارت های قصه گویی را برای ما شرح میدهد.
نثر روان و راحت این کتاب کار را برای همه کسانی که میخواهند با قصه گفتن آشنا شوند و قصه بگویند راحت کرده.
این کتاب به ترجمه زهرا باختری در نشر اطراف چاپ شده.
ما قصه ها را نفس میکشیم برای همین فکر میکنم راه تاثیر گذاشتن روی افراد دیگر همین باشد که با هوایی که نفس میکشند حرف هایمان را به خوردشان بدهیم. درست مثل مادربزرگ من که با قصه هایش حرف هایش را آویزه گوشم کرده.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام، مطلب مفیدی بود
هر وقت صحبت از قصه گویی میشه یاد هوشنگ مرادی کرمانی می افتم حتی تو سخنرانی هاش هم حرفشو با قصه گفتن میزنه.