چگونه کتاب هایی را که می خوانیم فراموش نکنیم
شاید شما هم مانند خیلی از افراد دیگر نگران محتواهایی هستید که پس از مطالعه کتاب، از ذهنتان خواهد رفت. این مقاله ترکیبی از بهترین مقالاتی است که به این مورد پاسخ و راهکارهای مهم و کاربردی را ارائه داده اند. در ادامه مقاله دیگر نگران فراموشی محتوای کتابهایتان نخواهید بود. برای شروع بهتر است به این سوال پاسخ دهیم که
راهنمای مطالعه:
چرا اکثر کتاب هایی را که می خوانیم فراموش می کنیم؟
در پاسخ باید بگویم چون یک بار می خوانیم. هیچکس را در دنیا نمی شناسم که با یک بار خواندن یک کتاب محتواهای آن را به یاد بیاورد. برای اینکه مطالب در ذهنمان بماند حتما باید مرور کنیم یا از آنچه خوانده ایم برای دیگران توضیح بدهیم. منظورم آموزش نیست. چیزی شبیه به مباحثه ای که طلبه های علوم دینی انجام می دهند.
در آماری خوانده ام که از هر ده نفر، نه نفر از حافظه خود شکایت دارند. در جامعه امروز ابزارهای هوشمند باعث شده اند تا ما کمتر از مغزمان استفاده کنیم. برای همین باید توجه مضاعفی بر حافظه و تقویت ذهنی خود داشته باشیم. حافظه باید تمرین داده شود تا بهبود یابد.
کتاب خواندن بسیار از افراد مانند پرکردن وان حمام است. درآن غوطه ور می شوند و بعد تماشا می کنند که با برداشتن درپوش خروجی تا قطره آخر آب تخلیه می شود. منحنی فراموشی را که ببینید متوجه می شوید که در ۲۴ساعت اول پس از یادگیری تندترین شیب را دارد.
این که چقدر فراموش می کنید از نظر درصدی متغیر است اما اگر آن را مرور نکنید بخش زیادی از مطلب در گذر از روز اول جان سالم به در نمی برد و روزهای بعد بخش های بیشتری از دست خواهند رفت.
دنبال راه خارق العاده ای برای به یادسپاری کتابی که خوانده اید نباشید. فقط باید مرور کنید. چه بهتر که قبل از مطالعه هم پیش خوانی داشته باشید و در واقع یک متن، سه بار از مقابل چشمان شما رد شود. فقط افرادی که تندخوانی بلدند می توانند پیش خوانی و مرور موفق و درستی داشته باشند.
همچنین اگر بر اساس نیازتان کتاب بخوانید، مطلب بهتر در ذهنتان می ماند. من از کسانی که می پرسند “چه کتابی بخریم؟” چند سؤال می پرسم تا به آنها پاسخ دهند. وقتی پاسخ می دهند خود به خود به کتاب های خوب می رسند.
برای دیدن این سوالات کلیک کنید : پاسخ این ۱۳ سوال ، شما را به کتابهای خوب میرسا
چه اصراری داریم همه کتاب هایی را که می خوانیم فراموش نکنیم؟
بعضی کتابها، تجربه لحظه ای حس آموختن است و هنگام مطالعه حافظه فعال شما را درگیر می کند. شاید هرگز دوباره به آن دسترسی نخواهید داشت. اگر چه قطعاً آن حس، تجربه یا جمله ای از کتاب همیشه همراه شما خواهد ماند. وقتی کتاب می خوانیم جریان اطلاعات در ذهن ما شکل می گیرند. آن ها را می فهمیم و گویی همه شان در یک کلاسور جمع می شوند تا در پوشه های مختلف ذهنمان جای بگیرند. اما در حقیقت این اطلاعات ، تثبیت نمی شوند مگر این که خودتان تلاش کنید، تمرکز کنید و برخی راهبردها را به کار بگیرید که کمک کند آن ها را به یاد آورید.
در مقالهای(+) به استعاره نوشته بود :
کتابها فایلهایی نیستند که در مغزمان آپلود کنیم. بخشی از تابلو فرش زندگی هستند که در کنار چیزهای دیگر یافته شده اند از دور شاید دیدن یک رشته نخ دشوار باشد اما آن نخ به هر حال سر جای خودش نشسته است. تک تک کتابهایی که می خوانید در ذهنتان باقی نمی مانند اما در واقع مجموع آن ها با هم یک چیز را می سازد و آن همه چیز شماست.
احتمالا تا این جا خودتان به این نتیجه رسیده اید که اگر واقعاً می خواهید یک کتاب را برای همیشه در ذهنتان بسپارید، باید چندین بار بخوانید. روش های بسیاری برای مرور کردن وجود دارد اما حقیقت این است که همه ما به مقدار کافی زمان نداریم تا یک کتاب را ۳-۴ دور بخوانیم. روش استانداردی برای آن وجود دارد که Mindmap نام دارد و ما نقشه ذهنی ترجمه اش کرده ایم.
برای آشنایی با نقشه ذهنی کلیک کنید: نقشه ذهنی یا مایند مپ چیست؟ چرا باید از نقشه ذهنی استفاده کنیم؟
رولف دوبلی نویسنده دو کتاب مشهور “هنر شفاف اندیشیدن” و “هنر خوب زیستن” می گوید :
کمتر بخوانید ولی دوبار بخوانید. چرا موسیقی را چند بار گوش می دهیم ولی کتاب را نه؛ این نویسنده سوئیسی دانش آموخته دکتری فلسفه اقتصاد همچنین در مصاحبه ای اعتراف می کند کتابخانه خصوصی اش شامل سه هزار کتاب است که تقریباً یک سوم آن ها را خوانده است و یک سوم نیمه و باقی کاملاً دست نخورده هستند.
البته شما ممکن است ترجیح دهید یک موج سوار باشید تا یک غواص! بنابراین هر کتابی را نمی توان بارها و بارها خواند. اما با اینکه خودم یک موج سوار هستم. یعنی ترجیح می دهم کتابهای بسیاری را بخوانم اعتراف می کنم کتابهایی وجود دارند که باید حداقل سالی یک بار آن ها را مرور کرد و گاهی از روی آن ها مرورنویسی کرد. اگر سبک شما عمیق خوانی باشد لازم نیست بیشتر کتاب بخوانید اما توجه داشته باشید این نباید بهانه ای برای کتاب نخواندن شما شود. در واقع ساعت مطالعاتی عمیق خوانها و موج سوارها نباید فرقی با هم داشته باشند.
اجازه دهید جمله جالب دیگری را از رولف دوبلی بنویسم:
“تاثیر دومین مطالعه کتاب، صرفاً دوبرابر نخستین بار نیست بلکه بسیار بیشتر است. من بر اساس تجربه شخصی آن را بیش از ده بار بیشتر از بار اول خواندن کتاب موثر می دانم. به این صورت که اگر بعد از بار اول خواندن ۳درصد از کتاب را به یاد می آورم . پس از دومین بار میزان یادآوری به ۳۰درصد می رسد. حتی اگر بار اول را به آرامی و متمرکز مطالعه کرده باشیم.”
شاید تصور کنید اگر محتوای کتاب ها تا این حد کم یادمان می ماند پس اهمیت مطالعه در چیست؟ ریشه این سوال در سبک مطالعاتی و شیوه خواندن کتاب است. کتابخوانی به حد کافی استاندارد و دقیق نیست. به جای یافتن غذای مغذی و مفید و ارزشمند، هرچه به دستمان می آید میل می کنیم. در حقیقت ما غذا نمی خوریم که قوی شویم غذا می خوریم که سیر شویم
5 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام.آقاسیداول اینکه من برای سادات احترام بسیارزیادقائل هستم که وظیفه هست.دوم من جانبازاعصاب وروان هستم وبه واسطه خوردن قرصهای زیادیادگیری وحفظ کردن برایم خیلی سخت شده.سوم خداخیرت بده که برای یادگیری دیگران تلاش میکنیدومطالبی رورایگان دراختیاردیگران قرارمیدید خیرت قبول دمتون گرم.
ممنون از توجه شما. باعث افتخارید. سایه تون مستدام
خیلی عالی و کاربردی بود ممنون😊🙏
من الان که این مقاله رو مطالعه کردم و با شما اشنا شدم خیلی خوشحالم و بزودی بقیه مقاله های شمارو هم مطالعه میکنم ممنون که دانسته های ارزنده تون رو در اختیار عموم قرار میدید👌💙
چقدر خوشحالیم از این آشنایی…
شما هم این محتوا رو به دوستانتون برسونید. حتما برای اونها هم مفید خواهد بود