چگونه عادت کتابخوانی را در رفتارمان نهادینه کنیم
همه ما دوست داریم که عادت کتابخوانی یکی از رفتارهای روزمره مان باشد. از برنامه های ثابت در هر روز از هفته مان باشد. به جای اینکه یک روز یک کتاب را به پایان برسانیم و روزی دیگر چند خطی بیشتر فرصت مطالعه پیدا نکنیم؛ آرزویمان داشتن ساعت هایی فارغ از هر نوع فکر برای کتاب خواندن است. قطعا تا به الان هم روش های مختلفی را برای مطالعه روزانه امتحان کرده اید.
بهترین کار این است که فرآیند مطالعه برای مغز شما مثل فرآیند نوشیدن یک لیوان آب در هنگام عطش شود، از طریق عادت و نیاز به مطالعه.
عادت چیست و چگونه ایجاد میشود؟
عادت ها همان کارهایی هستند که شما بدون فکر و زحمت ذهنی آنها را انجام میدهید و همان چیزی است که شما را به آن میشناسند. کتاب قدرت عادت را خوانده اید؟ دانلود کنید
View this post on Instagram
عادت ابزاری است که به شما این امکان را میدهد که خود و عملکردتان را هدایت کنید؛ هویت و اخلاق ما احاطه شده در میان عادت هایمان است.
درباره عادت های و کارکرد مغز هنگام عملی کردن آن ها در مقاله تمرکز، نجات دهنده ما در عصر حواسپرتی بیشتر توضیح دادهایم.
فرآیندی که طی آن مغز ترتیبی از عملکردها را به یک روزمرگی خودکار تبدیل میکند قطعه گذاری نامیده میشود. در زندگی روزمره چندین قطعه رفتاری وجود دارد که ما به آنها وابسته ایم. برخی از آنها ساده اند برای نمونه شما به طور خودکار قبل از آنکه مسواک را وارد دهانتان کنید مقداری خمیر دندان روی مسواک قرار دهید و فعالیت هایی مانند رانندگی پیچیدهاند. بافت های کوچکی از مغز هستند که رفتارهای پیچیده را هم تبدیل به عادت ها میکنند.
مانند بیرون آوردن اتومبیل از پارکینگ خانه. هنگامی که برای اولین بار رانندگی را آموختید روند حرکت به یک تمرکز اساسی نیاز داشت و مستلزم طی کردن مراحل زیر بود:
- باز کردن در گاراژ
- باز کردن در اتومبیل
- تنظیم صندلی
- قراردادن سویییچ و … .
اما الان این کار را به راحتی و بدون وقفه ای انجام میدهید.
دلیل پیدایش عادت ها این است که مغز ما پیوسته به دنبال راه هایی است که دست از تلاش بردارد. مغز تلاش میکند تا هر عمل روزمرهای را به یک عادت تبدیل کند، چرا که عادتها باعث میشوند مغز ما بیشتر استراحت کند.
عادت ها هدفمند نیستند و میتوانند مثل فراموشی یا بی توجهی اثرات منفی هم داشته باشند اما اگر عادت های مثبت و سازندهای در خودمان ایجاد کنیم میتوانیم نمودار رشد خود را صعودی کنیم.
یک الگو در ابتدا یک بار در ماه، آرام آرام به یک بار در هفته و سپس دوبار در هفته ایجاد میشود و محرک ها و پاداش ها به مرور عادت را به وجود میآورند.
عادت های جدید با ایجاد یک محرک جدید به وجود می آیند یک کار روتین تکراری و یک پاداش در کنار هم چرخه را راه میاندازند.
برای مثال ما عادت کردهایم که پاسخ پیام هایمان را خیلی سریع بدهیم. این عادت با محرک صدای پیام برای ما به وجود آمده است و ما به محض شنیدن هشدار دریافت پیام گوشی را برداشته و شروع به پاسخ دهی میکنیم.
اگر میخواهید هر روز به کاری عادت کنید و آن کار جزئی از زندگی شما شود باید محرک اش را برای خودتان ایجاد کنید.
- محرک های مطالعه مثل :
- دسترسی دائمی به کتاب های متنوع در محل کار یا خانه
- همراه داشتن یک کتاب جیبی
- داشتن قلم و کاغذ
- بعضی از افراد هم یک زمان خاصی را برای خودشان تبدیل به محرک کرده اند. مثلا قبل از خواب یا بلافاضله بعد از اینکه بیدار شدید کتاب دست بگیرید. این کار باعث میشود برای همیشه این زمان برای شما هشداری مطالعه شود.
برای مثال اگر میخواهید هر روز صبح دویدن را جزئی از زندگی خود قرار دهید لازم است یک محرک ساده انتخاب کنید مانند آنکه قبل صبحانه لباس مخصوص خودتان را نزدیک تخت خود قرار دهید. در واقع یک کار روتین باید محرک شما برای انجام کاری که میخواهید به آن عادت کنید باشد.
پیشنهاد ما برای ایجاد عادت کتابخوانی
به شما این است که محرکی بسیار جذاب و ترغیب کننده انتخاب کنید و یک کار جدید را با هر سختی ای که شده در یک بازه زمانی ۳۰ الی ۶۰ روزه انجام دهید تا آن کار تبدیل به یک روزمرگی سازنده شود، چه بهتر که کتاب خواندن روزمرگی مان باشد.
مغز ما بسیار شکل پذیرنده است و این امکان به ما اجازه میدهد کارهای جدید را روی سیم کشی مغز حک کنیم.
کارهای مهم و موفقیت آفرین از شروع های ریز ریز و فرآیندهای تدریجی به وجود آمده اند. ما میتوانیم با روزی نیم ساعت مطالعه و سرعت مطالعه معمولی سالانه ۵۰ کتاب بخوانیم.
شما از امروز میتوانید محرک های جدیدی را برای خودتان ایجاد کنید تا بتوانید عادت های خوبی درونتان ایجاد کنید. محرک این روزهای من برای ایجاد عادت سحرخیزی، پیاده روی روزانه است.
تمرین برای ایجاد عادت کتابخوانی
یک لیست درست کنید از کارهایی که در روز برایتان تبدیل به عادت شده است. کارهایی که هر روز انجام می شوند بدون این که ضرورتی داشته باشند. عادتهایی که فایده ای ندارد و عملا خودتان را با فایده دار بودنش گول زدهاید.
با سخت گیری هر چه تمام تر روزتان را بررسی کنید. میتوانید لیستی از عادتهای دروغین در روز پیدا کنید. عادتهایی که اگر مخرب نباشند فایده چندانی هم ندارند.
وارد کردن کتاب به زندگیتان باید آرام و به مرور پیش برود. تا بتواند تاثیرگذار باشد.
مثلا اگر اصلا عادت به خواندن ندارید با روزی دو صفحه شروع کنید. گاهی حرص و طمع تمام کردن کتاب باعث می شود به خودتان بیش از اندازه فشار بیاورید.
با همین روند، به مرور ذائقه شما عوض میشود و بعد به خودتان میآیید و میبینید که معتاد به مطالعه شدید.
انجام این کارها در یک صورت ممکن است و آنهم اینکه شما واقعا قصد کتابخوان شدن داشته باشید. اگر این قصد را دارید در دوره بلند مدت قدرت مطالعه شرکت کنید. چرا که مهمترین هدف ما ایجاد عادت مطالعه در فراگیران است.
اگر شما واقعا بخواهید کتابخوان شوید به راحتی زیر بار پیدا کردن وقت کتاب خواندن میروید. بعد به جای اینکه بگوید چطور وقت کتاب خواندن پیدا کنم مثل کارل کراس میگویید: “چطور میتوانم زمانی برای خواندن این همه خواندنی پیدا نکنم؟”
دیدگاهتان را بنویسید