تمرکز عامل اصلی سرعت مطالعه
“مهمترین مشکل ما در مطالعه پرش ذهنی و عدم تمرکز هنگام کتاب خواندن است؛ ما وقتی میخواهیم مطلبی را به ذهن بسپاریم باید بارها و بارها آن را مطالعه کنیم ، آیا تندخوانی به ما کمک میکند تا مشکلمان حل شود؟ “
این، اولین سوال همیشگی فراگیران در اولین جلسات کارگاه قدرت مطالعه است.
ما جواب را با یک مثال میدهم: مطالعه کردن شبیه به سفر با یک هواپیماست. یافتن هواپیمایی که شما را در زمان و شهری که دوست دارید به مقصد میرساند مثل گشت و گذار در کتابفروشی و کتابگزیدن است. وقتی در هواپیما قرار میگیرید خلبان با یک سرعت ثابت هواپیما را به حرکت در می آورد و آنقدر این کار را با دقت انجام میدهد تا طی یک فرآیند فیزیکی جسم غول آسایی همچون هواپیما مانند یک پر در آسمان معلق میشود این کار همان فعالیت ذهنی ما قبل از شروع مطالعه است؛ ما نیاز داریم ذهنمان را برای مطالعه آماده کنیم و خلبان ما مغز ماست.
هواپیما در آسمان درحال پرواز است و خلبان باید تمام تمرکزش به هدایت این هواپیما باشد مانند زمانی که شما از بین خطوط کتاب گذر میکنید.
راهنمای مطالعه:
مغز ما حین مطالعه باید متمرکز باشد
مطالعه کردن حرکت هواپیما در آسمان مغزتان است، اگر لحظه ای دچار بی توجهی شوید ، از مسیر منحرف شده و یا سقوط میکنید. مدرسه ما تنها یاد گرفتیم حروف را کنار هم بچینیم و کلمات را بخوانیم و پس از آن آموختیم که جملات را روانخوانی کنیم.
اما آنچه ما برای یک مطالعه موثر نیاز داریم، سرعت ذهن و سرعت مطالعه است .چیزی که حتی نامش را در مدرسه نشنیدیم. سرعت و پردازش ذهن ابزارهای ضروری شما هنگام مطالعه هستند چرا که وظیفه فهمیدن مطالب جدید با مغز شماست.
شما زمانیکه محتوایی را مطالعه میکنید باید همزمان چشم شما آن کلمات را بخواند و ذهن شما آن را درک کند، یاد بگیرد و در طبقه های مغز ساماندهی کند . این کار زمانی انجام میشود که شما در لحظه حال باشید، منظورم این است که توجه شما کاملا به کاری باشد که دارید انجام میدهید. به بیان بهتر تمرکز کافی داشته باشید.
شما برای ادراک کامل و یادگیری نیازمند توجه انتخابی هستید. توجه را مثل یک عضله ی مغزی فرض کنید که هرچه بیشتر کار کند قوی تر میشود و نیاز به ورزش دارد .
تمرکز یعنی شما بتوانید توجه خودتان را در زمانی که لازماش دارید از کاری به آن مشغول است به کاری که شما فرمان میدهید منتقل کنید
درست شبیه آنکه تکه ذغال گداخته ای را با انبر بگیرید. وقتی تمرکز دارید که دو طرف مغز خودتان را با انبر توجه گرفته باشید. اگر میخواهید مطالعه موثری داشته باشید باید دست مغزتان را بگیرید و در صندلی کناریتان بنشانید. شما برای یادگیری عمیق و خروجی با کیفیت محتاج تمرکز هستید.
همان چیزی که امروزه اکثر ما از آن رنج میبریم و متوجه اش نیستیم. مشکلی که باعث میشود از لیست کارهای روزانه مان تعداد کمی را به سرانجام رسانیم یا از کیفیت کارمان میکاهد. حواس پرتی یکی از مشکلات شایع امروزه است و دلیلش هم واضح است چون ابزارهای حواس پرتی در این روزگار زیادتر شده اند.
پاسکال میگوید:
یکی از بزرگترین مشکلات بشر این است که افراد نمیتوانند در یک اتاق برای مدتی طولانی بمانند و تمرکز کنند.
اگر میخواهید از همین امروز فارغ از تاثیرات شبکه های اجتماعی و دنیای ارتباطات بتوانید همیشه به صورت عمیق کارهایتان را انجام دهید و مانعای نداشته باشید باید تقویت تمرکز را جدی بگیرید .
سیستم های مغز ما
سیستم پایین به بالا و سیستم بالا به پایین
در سیستم پایین به بالای مغز کارهایی انجام میشود که عادت شده اند و شما بدون تلاش ذهنی آنها را انجام میدهید، تمرکز و کارعمیق باید در این سیستم جای گیرد که بتوانید همیشه متمرکز بمانید.
توجه پایین به بالا مثل خوردن یک جرقهی ناگهانی توسط قسمت زیرین پوستهی مغز ، این سیستم سرعت بالایی دارد و همیشه فعال است. کافی است یک مدل ذهنی در آن ایجاد کنید تاهمیشه انجام گیرد. این سیستم مغزی تابع امیال لحظهای شماست مثل زمانی که جسم داغی را به دستتان نزدیک کنند غیرارادی دستتان را عقب میکشید. پس باید کاری کنیم که مدل های ذهنی مثبت ایجاد کنیم.
سوال: چگونه در سیستم پایین به بالای مغزمان مدلسازی کنیم؟
پاسخ: با عادت کردن به آن مدل.
تمرکز یعنی قدرت کنترل ذهن. این باعث میشود حتی اگر در شلوغ ترین مکان هم نشسته اید توجه انتخابی داشته باشید، انتخاب کنید به چه موضوعی فکر کنید یا چه کاری را انجام دهید.
برای مثال: در حالی که صدای جر و بحث کودکان همسایهتان درگوشتان میکوبد انتخاب کنید که توجهتان روی کاری باشد که شما فرمان میدهید. اما این کار نیازمند یک ذهن با اراده و قوی است. به نظر من اراده چیزی نیست که با مطالعه و کلاس رفتن ایجاد شود بلکه با تمرین کردن های مکرر ایجاد خواهد شد. ما برای سحرخیزی، ورزش، مطالعه نیازمند همت و اراده ایم، چه زمانی میتوانیم بگوییم که انسان های با اراده ای در انجام کاری هستیم؟
زمانی که به آن کار عادت کرده باشیم و به سادگی از پس آن کار بربیاییم .چرا که عادت ها در سیستم پایین به بالای مغز ما به صورت خودکار کارشان را انجام میدهند. برای اینکه در آشفتگی های درونی و فکری بتوانیم زمان هایی را بدون حواسپرتی بگذرانیم و با تمرکز کارهایی با کیفیت بالا انجام دهیم باید تمرکز برایمان تبدیل به یک عادت بشود. بگذارید اینجا کمی در فرآیند عادت ها صحبت کنیم.
عادت آن چیزی است که شما هر روز بدون فکر انجامش میدهید . مثلا اگر شستن صورت در ابتدای روز برایتان عادت باشد حتما هر روز این کار را انجام میدهید و خیلی هم برایتان لذت بخش خواهد بود. در قدم اول عادت سازی، باید جلوی حواس پرتی خود مانع قرار دهید. هشیار باشید در حین مطالعه هر زمانی که تمرکزتان از متنی که میخوانید به موضوع دیگری معطوف شد به مغزتان قول دهید که پایان مطالعه به آن فکر خواهید کرد و دوباره تمرکز خود را بازآفرینی کنید. بعد از مدتی میبینید که بدون پرش ذهنی مشغول مطالعه هستید.
ما در تندخوانی یادمیگیریم که عبارتخوانی کنیم و زمانی که عبارت خوانی میکنید و تمرکز دارید سرعت مطالعه شما سه برابر خواهد شد. به جای کلمه خوانی ، عبارت خوانی کنید
چگونه تمرکز به یادگیری ما کمک میکند؟
شما زمانی که با محتوای جدیدی رو به رو میشوید بین نورون های مغزتان یک مسیر عصبی برای یادگیری شکل میگیرد. این مسیر باعث یادگیری همان چیزهایی میشود که ذهن شما مشغول تجزیه و تحلیل آنهاست پس اگر ذهن درگیر موضوعاتی غیر از چیزی که میخوانید باشد، در حین مطالعه چیزی یادنمیگیرد.
هنگامی که ذهنتان آشفته و سرگردان باشد مغز مدارهایی را در خود فعال میکند که هیچ رابطه ای با آنچه در حال یادگیری آن هستید ندارد، در نتیجه عدم تمرکز، حافظه چیزی که در حال یادگیری آن هستیم را ضبط نمیکند.
اینطور میشود که غر میزنیم که چرا با وجود اینکه چندین بار متنی را میخوانیم آن را حفظ نمیشویم و نمیتوانیم در امتحان به خوبی از پسش بر بیاییم.
اما در نهایت یک صحبت رک و راست هم دارم با تمام افرادی که خودشان را به اصطلاح multi-task مینامند و فکر میکنند در یک لحظه هم میتوانند با تلفن همراهشان کار کنند و هم در جلسات کاری حضور داشته باشند یا در همین حین کتاب هم بخوانند:
فکر میکنم همه ما در این موضوع اتفاق نظر داشته باشیم که کامپیوتر از مغز ما بسیار سریعتر میتواند کارهای متختلفی را همزمان انجام دهد. اما همین کامپیوتر هم دارای یک واحد کنترل است که در صدم ثانیه مغز کامپیوتر یا همان سیپییو را در لحظه بین برنامه های مختلف تقسیم میکند.
مغز ما هم در لحظه ای درگیر یک کار و سپس کار بعدی میشود و این باعث پرش ذهنی و نداشتن تمرکز کافی بر روی هر یک از کارها میشود که کیفیت و اثربخشی فعالیت های ما را کاهش میدهد و همین پرش ذهنی باعث میشود شما چندین بار یک متن را بخوانید تا ۵۰ درصد متوجه شوید که چه میگوید.
در این مورد، پیشنهاد می کنم این محتوا را نیز بخوانید: برنامه ریزی به روش یک چیز
ما در جهان کنونی نیازمند تمرکز و توجه هستیم تا بتوانیم به یک هدف در زندگی مان فکر کنیم و به بقیه محرک ها بیاعتنا باشیم.
مثلا همین حالا که شما این متن را خواندید اگر بتوانید به سوالات زیر پاسخ دهید یعنی هنگام مطالعه توجه و تمرکز کافی داشته اید. اگر به سوالات پاسخ صحیح نداده اید باید گفت احتمالا در هنگام مطالعه دچار حواس پرتی بوده اید :
- کدام سیستم مغز عادت ها را کنترل میکند ؟
- اگر تمرکز نداشته باشیم سرعت مطالعه مان چند برابر میشود ؟
- هنگام مطالعه، ذهن چه چیزی میسازد؟
افراد معمولا در هنگام مطالعه، ۲۰ تا ۴۰ درصد زمانی را که مشغول مطالعه هستند دچار حواس پرتی میشوند وقتی یک کتاب یا مطلب اینترنتی را میخوانیم ذهنمان یک مدلی برای یادگیری میسازد که این شبکه یادگیری باعث میشود آنچه را خوانده ایم درک کنیم، این شبکه یادگیری ماست.
اگر هنگام مطالعه تمرکز داشته باشیم بندهای این شبکه به هم پیوسته و محکم اند اما اگر دچار حواس پرتی شده باشیم خطوط این شبکه از هم گسسته و ضعیف خواهند بود.
تمرکز یک بازوی کمک کننده شما برای بالا بردن سرعت مطالعه تان است. اگر بدون تمرکز و توجه مطالعه کنید حدود ۳ برابر بیشتر باید وقت بگذارید
یکی از راههای افزایش تمرکز هنگام مطالعه نوشتن افکارمان بر روی یک کاغذ است و موکول کردن آن ها به بعد از مطالعه . اما برای بالا بردن قدرت تمرکز دو راهکار داریم :
راهکار اول این که خودمان تصمیم بگیریم با تقویت اراده و بیرون آمدن از منطقه ی خاکستری، تمرکزمان را افزایش دهیم.
مثلا با بستن یک کش به دستمان به ذهنمان تلنگر بزنیم و هر بار که کار نادرستی انجام دادیم یک ضربه به دستمان بزنیم این باعث میشود ذهن متوجه شود که خطایی انجام داده و سعی میکند که دیگر آن را تکرار نکند . مانند زمانی که یک کودک دست به بخاری میزند و میسوزد و مغز او متوجه میشود که دیگر نباید این کار را انجام دهد.
راهکار دوم تمارین تقویت مغز است:
۱٫ در جاهای شلوغی که معمولا در روز وقتمان را در آنجا میگذرانیم مثل خیابان یا مهمانی ها تمرین تمرکز کنیم ، مثلا سعی کنیم از بین صداهای مختلف فقط یک صدای خاص را بشنویم .
۲٫ یک شئ را برداریم ۳۰ ثانیه به آن نگاه کنیم و بعد چشمهایمان را ببندیم و در ذهنمان آن را تصور کنیم . این تمارین ما را وادار به تمرکز میکنند .
۳٫ نظم ذهنی و نظم در کارها هم به طور عجیبی باعث تقویت تمرکز میشوند. مثل اینکه هر روز صبح رخت خوابمان را مرتب کنیم و یا مسواک زدن هر روز یا مطالعه روزانه داشتن ، تداوم این کارها و نظم در کارهای روزمره باعث میشوند که تمرکز ما روز به روز تقویت گردد و مطالعهای با بازدهی بالاتر داشته باشیم .
نگاهی به این ویدئو بیاندازید و سعی کنید تمارین آن را انجام دهید. برای تمرکز فقط کافی است مغزتان را به چالش بکشید.
دیدگاهتان را بنویسید