سرانه مطالعه ایران را می توانیم افزایش دهیم؟

مطالعات درسی هیچ کمکی به سرانه مطالعه کشورمان نمی‌کند

مهمترین چیزی که در مورد سرانه مطالعه باید بدانید این است که خواندن کتب درسی در سرانه مطالعه کشورها محاسبه نمی گردد. مطالعات درسی به رتبه علمی کشورها کمک می کند. پس خواهشمندم برای افزایش سرانه مطالعه کشورتان کتاب های غیر درسی بخوانید . مطالعات جانبی را جدی بگیرید. باور کنید ما می توانیم سرانه مطالعه ایران را افزایش دهیم اگر ابتدا روی کودک و نوجوان کار کنیم و سپس افراد کتاب نخوان را نصیحت کنیم.

اگر در حوزه کتاب و کتابخوانی سررشته داشته باشید، حتماً روزانه مراجعینی خواهید داشت که از شما می خواهند به آنها کتاب معرفی کنید. اگر فردی را نصیحت کنید کتاب بخواند، احتمالا با این سؤال روبرو خواهید شد که “چه کتابی بخوانم؟”

خیلی ها واقعاً نمی دانند چه بخوانند وگرنه می خواندند. چندی پیش پسر جوانی وسط یک همایش بلند شد و با حالتی شکایت گونه رو به من گفت : «من از هیچ کتابی لذت نمی برم. چرا باید کتاب بخوانم؟» پس از این که کمی گفت و گو کردیم متوجه شدم از بازی کامپیوتری بسیار لذت می برد و نصف روزش در کافی نت ها می‌گذرد. نمی‌دانست کتابهایی وجود دارند در مورد سرگذشت گیمرهای بزرگ دنیا و افرادی که بازی ساخته‌اند. وقتی به او معرفی کردم، مشتاق شد بخواند.

دلیل اصلی کتاب نخوانی مردم ما ، ناآشنا بودن با کتابهاست. آنها در بهترین حالت فقط به میز پرفروش‌ها نگاه می‌کنند یا به نمایشگاه کتاب می‌روند و مجبورند از هرچه روی میز غرفه‌ها می‌بینند انتخاب نمایند.

کتاب کالا نیست!

به کتاب مانند جنس نگاه می‌شود. گران و ارزان می‌شود. درست است که کتاب‌ها در مغازه‌ها، کتابفروشی‌ها و اخیرا در سوپرمارکت‌ها و هایپرها به فروش می‌رود اما این به خاطر این است که دسترسی مردم به کتاب آسان‌تر شود. نه اینکه مانند کالا با او رفتار کنیم. کتاب ، از کاغذ است و کاغذ از درخت است و درخت یک موجود زنده است. از طرفی یک انسان با کوهی ازتجربه ، آن کاغذها را با افکار  خود پر کرده است. این روح در کتابها وجود دارند و هرگز نمی‌توان آن را با کالاهای دیگر مقایسه کرد.

نکات حائز اهمیت برای سرانه مطالعه ایران

پس از معرفی کتاب، باید دسترسی به کتاب را بالا برد. برای ایجاد دسترسی به کتاب، دو نکته بسیار حائز اهمیت است:

  1.  توزیع کتاب
  2. ترویج کتاب

اگر نمایشگاه کتاب و خیابان انقلاب تهران و مراکز دیگر شهرستانها را از یک منظر مفید بدانیم، توزیع خوب کتابهاست. فروشگاه‌های اینترنتی نیز دسترسی به خیلی از کتابها را بسیار ساده کرده است اما باز هم کافی نیست. هنوز هم کتابهای بسیاری هستند که در هیچ سایتی پیدا نمی‌شوند و برای بدست آوردنش باید تا انقلاب تهران بروی…

اما در ترویج کتاب تقریباً خبری نیست. شما چیزی به عنوان رسانه کتاب شنیده‌اید؟

شاید جز یک خبرگزاری و چند جشنواره و یک برنامه تلویزیونی چیز دیگری در حوزه ترویج کتاب پیدا نکنید. بدترین کتاب را اگر خوب توزیع و ترویج کنی، مثل یک شاهکار می‌درخشد. مگر نداشته‌ایم. اما معمولاً ترویج کننده‌ها و رسانه‌ها سازمانی و دولتی بوده‌اند. پیشنهاد من این است رسانه‌های شخصی و مستقل برای معرفی کتاب راه بیفتد. تاکید می‌کنم مردمی و مستقل! مردم کتابخوان به افراد کتاب نخوان، کتاب‌های خوب معرفی کنند. این به نفع همه است. هم ناشر هم نویسنده هم فروشنده و هم خواننده. ناشر و نویسنده هر دو مطرح می‌شوند و برندسازی می‌کنند. نویسنده تریبون‌های موثر و بیشتری پیدا خواهد کرد. اثرهای بهتر و بیشتری خواهد آفرید. نویسنده‌های زرد و سفارشی کمتر می‌شوند و اصیل‌ها رخ می‌نمایند. رسانه‌ها روی موج دنیای رسانه  سوار می‌شوند و بدینوسیله در حوزه فرهنگی مهم و اولویت‌داری به اسم کتاب تاثیرهای مثبتی خواهند گذاشت. فروشنده کسب و کارش رونق می‌گیرد و خواننده نیز وقتش را برای کتابهایی که تکراری اند و اصالت ندارند هدر نمی‌دهد. در عوض کتاب‌هایی را می‌خواند که می‌داند محتوایش قرار است به حداقل یکی از سوال‌های او در زندگی پاسخ بگویند. این گونه روز به روز علاقه‌مند به کتاب و کتابخوانی می‌شود. سایت کتابگرد دقیقا همین رسالت را پیش گرفته است.

کتابگرد، سرانه مطالعه را افزایش می دهد

جمع بندی

البته ترویج کتاب هم راه و روش خودش را دارد و به این گل و بلبلی‌ای که عرض کردم نیست. مهم است که مخاطب کیست؟ کجاست؟ چه انتظاراتی دارد؟ هدف از معرفی کتاب چیست؟ زمان مطالعه چقدر است؟ ضمناً معرفی کتاب که نشان دادن جلد و خواندن نام نویسنده و فهرست نیست. باید بگویی چرا خوب است؟ کجایش خوب است؟ برای چه کسانی خوب است؟ ببینید برخی آگهی‌های صدا و سیما چقدر به دل می‌نشیند…؟

اشتراک گذاری:
مطالب زیر را حتما بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید