معرفی کتاب مارک و دوپلو

کتاب مارک و دوپلو در کنار یک گلدان ، یک عینک و یک گذرنامه

سفرهایی به این سو آن سوی جهان کردم که نمی­‌دانم هدف واقعی اش چه بوده و چیست، اما این را می‌­دانم که با سفر، مفهوم لذت جهان هستی را بیشتر دریافته‌ام و احساس خوشبختی بیشتری کرده‌ام. این احساس خوشبختی به واسطه‌­ی بخش خوش گذرانه سفر نیست. در حصر هم می­توان خوش گذراند اما احساس خوشبختی نکرد. این احساس تنها با تجربه سبک زندگی مردم جهان است که پدید می آید. اینکه ببینی چگونه می­‌شود در یک زاغه در روستایی در شهر موسباسای کنیا زندگی کرد و خوشحال بود و چگونه می‌­توان در عمارتی با شکوه در بولی هیلز کالیفرنیا بود و دست به خودکشی زد. سفر بیش از هر چیزی کارکرد درونی دارد در یافتن فرمول های خاصی برای ساخت یک دنیای شخصی. دنیایی که مختصات ویژه‌­ایی دارد که به تعداد آدم­‌های جهان تعدد می یابد

اغلب آدم هایی که موفق هستند زیاد دیگران را به سفر کردن تشویق می­‌کنند

ایران دارای جاذبه‌های گردشگری زیادی است. از اصفهان که آثار باستانی اش و بناهایش چشم‌های جهان را خیره کرده تا شیراز با قدمت افسانه‌ایی‌اش و دردانه حافظ اش، تا سیستان با طبیعت بکر و عجیبش، ایران انقدر چیز برای دیدین دارد که عمری برای دیدینش می­‌طلبد. هرچند دیدن کامل ایران از اولویت ها باید باشد اما سفر کردن به خارج از کشور ما را با چیزهایی فراتر از خودمان آشنا می‌کند و سطح مخاطب شناسی ما را بالا می‌برد.
اما امروزه هزینه های زیاد سفر کردن، کمتر کسی را به فکر سفر مخصوصا سفرهای خارج از کشور می­اندازد اما همه این ها با یک عالم مشکلات دیگر باز هم نمی‌توانند مانع از سفر کردن‌های من بشود.
آخرین بار سه ماه پیش به هشت کشور جهان سفر کردم با ۲۲ تومان! در حالی که فعالیت زیادی نداشتم و تقریبا می­‌شود گفت از روی مبل بلند نشدم کاملا مقرون به صرفه، و بسیار لذت بخش البته نه دقیقا به اندازه همسفرم! همسفرم یکی از نویسنده های مورد علاقه ام است! نویسنده ایی که به تشبیه من نثری مانند راحت الحلقوم دارد! در واقع سفری بود با منصور ضابطیان و کتاب “مارکو دو پلو”

منصور بال منصورضابطیان و کتاب مارک و دوپلوسفرنامه هایی دقیق که چیزهایی جالبی از هر کشور و هر شهر برای شما سوقات می­‌آورد، نکاتی که حتی اگر به آن شهرها سفر هم کرده باشید باز هم جالب و خواندنی است. رکن جدا نشدنی سفرنامه­های منصور ضابطیان شخصیت­هایی است که در سفرنامه هایش به شما معرفی می­کند،جوری که بعد از خواندن متن شما نمی‌­توانید نسبت به ملاقات این افراد بی­‌میل باشید.

بخش هایی از کتاب “مارکو دو پلو” سفر به کنیا:

داریم یکی به دو می­کنیم که ریچارد ترمز می­‌گیرد و می­‌گوید:« دعوا نکنید … اونجان!» و نخستین گله آهوها را نشانمان می دهد. خدای بزرگ مگر می­‌شود؟ … تا به حال چنین صحنه­‌هایی ندیده ام. سی چهل آهوی زیبا، با خط هایی زیر شکم­شان، می‌­چرخند و می‌­دوند … همه­‌ی شعرهای ادبیات فارسی را که درباره آهو بودند در ذهنم مرور می‌­کنم. پس آن شاعران می‌­دانستند آهو چه‌جور جانوری است که این قدر خوب آن را توصیف کردند. زیر لب ترانه ایی را زمزمه می­کنم: «تو ای آهو، که به هر سو روی از برم گریزان … »
امیر علی می­گوید:«چیه؟ خوشحال شدی … » ترانه را برایش ترجمه می‌­کنم اما مطمئنم شاعرانگی ترانه را نفهمیده است. بخت­مان باز می­‌شود و حیوان­ها یکی به میدان می‌­آیند. ریچارد مجبور می­‌شود هر چند دقیقه توقف کند تا فیلم و عکس بگیریم. بوفالویی که پرنده‌­ها روی پشتش نشسته اند و دارند تمیزش می­کنند، گورخر هایی که معلوم نیست حیوانات سیاهی هستند با خط­هایی سفید یا حیواناتی سفید با خط­هایی سیاه …گرگدن های غول آسا … گله های زرافه … اما هیچ کدام از این حیوان ها به زیبایی دو قلاده شیری نیستند که آرام و پر ابهت در فاصله  چندمتری ما دراز کشیده‌­اند و معلوم نیست در ذهنشان چه می­‌گذرد. آیا می‌­خواهند در یک حرکت ناگهانی به سوی ما هجوم بیاورند؟ چنین به نظر نمی‌­رسد اما ریچارد می­‌گوید اگر چنان هم کنند عجیب نیست … ..

[maxbutton id=”4″ url=”http://fidibo.com/book/67124-%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9-%D8%AF%D9%88-%D9%BE%D9%84%D9%88-(%D9%86%D8%B3%D8%AE%D9%87-PDF)” text=”دانلود کتاب از فیدیبو” ]

اشتراک گذاری:
مطالب زیر را حتما بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید