خواندن را با تمرین نویسندگی همراه کنید
خواندن همیشه یک تمرین نویسندگی بوده است. بگذارید مثالی بزنم؛ مطالعه کردن مانند بارش باران است بر یک زمین حاصلخیز چون مغز آدم. اگر زمین هنگام برداشت محصولی نداشته باشد، همه ما یا باران را بیخاصیت میدانیم یا اینکه زمین را بایر. از باران و زمینی که باران بر آن باریده توقع میوه و حاصل داریم. به همین نسبت نیز از ذهنی که اهل مطالعه است انتظار محصول داریم.
خواندن به تنهایی، مانند انباشته کردن مشتی کلمه در مغز است، که هیچ خاصیتی ندارند.
اگر میخواهید کتاب بخوانید برای اینکه محتوای کتاب را در زندگی استفاده کنید، یا بتوانید بعدا راجع به آنها حرف بزنید راهاش این است که هرآنچه میخوانید را به زبان خودتان برای دیگران بیان کنید و هر چه یاد میگیرید را به دیگران هم یاد دهید یا اینکه آنها را روی کاغذ بیاورید.
حتما این جمله را از عدهای شنیدهاید که میگویند: ” چرا دلت میخواهد بیمحابا کتاب بخوانی؟ کتابهای محدودی را بخوان اما همانها را خوب بخوان! ”
حق دارند که درباره جماعت کتابخوان چنین گزارهای بگویند. ما باید این جمله را به عنوان یک نقد پذیرا باشیم.
ما این مشکل را با دو چیز میتوانیم حل کنیم:
- یادبگیریم چگونه مغزمان را تبدیل به یک زمین حاصل خیز کنیم که از دریافت باران بهترین محصول را بدهد، در واقع ذهنمان را تقویت کنیم.
- یادبگیریم چگونه کتاب بخوانیم و چطور خواندههایمان را بپرورانیم و رشد دهیم.
درباره روشهای مطالعه و قدرتمند مطالعه کردن بسیار صحبت کردهایم.
راهنمای مطالعه:
تمرین نویسندگی؛ راه مطالعه موثر و پربازده
نوشتن و تمرین نویسندگی راه برون ریز مغز افرادی است که دائم در حال تفکر و مطالعه هستند. نوشتن راه رساندن مغز به تصمیمهای قاطع است. کلمههای روی کاغذ مغز شما را منطقی میکنند.
ممکن است کتابی بخوانید که چیزهای زیادی به شما یاد بدهد و ایدهای الهام بخش برای شما داشته باشد، راه به ذهن سپاری و یادگرفتن عمیق آن مطلب این است که قلم و کاغذ بردارید و شروع به نوشتن از آن ایده در زوایای مختلف کنید و یا اینکه هر آنچه یاد گرفتید را به زبان خودتان و به صورت یک داستان بسازید و برای دوستی که در کنارتان دارید تعریف کنید، این کار باعث میشود مطالعهای هدفمند داشته باشید.
وقتی چیزی که در ذهنتان میپرورانید را روی کاغذ میآورید، یا اینکه برای دیگری بیان میکنید این کار باعث می شود که دیگران راجع به گفتههای شما نظر دهند، ذهنتان منسجم شود و دانستههایتان هم پختهتر شود.
غیر از اینکه تمرین نویسندگی باعث میشود بهرهوری شما از خواندن بیشتر شود مزایای دیگری نیز دارد. نوشتن راه رهایی از کلمهها و هجمههای مختلفی است که ذهن را به بند کشیده است.
ذهن ما مانند پردازشگر یک کامپیوتر است که هزاران هزار داده از زمان بیداری و حتی زمان خواب در آن رد و بدل می شوند. نوشتن آینه تفکرات در هم برهم ماست که با روی کاغذ آمدن نظم می گیرد.
نوشتن زمانی به داد ما میرسد که نمیتوانیم به خوبی تصمیم بگیری یا نمیدانیم انجام چه کاری خوب است یا بد!
نوشتن را تبدیل به یک عادت کنید، راستش را بخواهید نوشته خوب از عادت به نوشتن تولید میشود نه لزوما هنر نویسندگی
6 تمرین نویسندگی
1. نوشتن صبحگاهی، بهترین راه برای برون ریز ذهنی و نوشتن بدون وسواس است. قبل خواب کنار بالشتان یک قلم و کاغذ بگذارید و صبح به محض بیدار شدن دست به قلم شوید، هرچه به ذهنتان خطور میکند را روی کاغذ بیاورید. از خواب شب گذشته گرفته تا برنامهی روزتان یا پیش بینی آنچه که در طول روز بر شما خواهد گذشت. اصلا وسواسی در نوشتههای صبحگاهی نداشته باشید و بدون ترس فقط بنویسید، فکر کنید که برای سطل زباله اتاقتان درحال نوشتناید.
2. کلمه برداری؛ وقتی کتاب میخوانید با چندین کلمه جدید از نویسنده آشنا میشوید که همین کلمات قدرت قلمتان را بیشتر میکند. پس هنگام مطالعه یک دفترچه کنار دستتان بگذارید و تمام کلمات جدید را در آن یادداشت کنید.
3. دست به قلم شدن نیاز به مدتی تمرین و ممارست دارد. اگر برای نوشتن موضوعی ندارید پیشنهادی برای شما دارم. دو تا از اشیایی که در اتاقتان وجود دارد و دوست شان دارید را در ذهن بیاورید و شروع کنید جمله نویسی کردن درباره شباهتهای آن دو.
4. یک متن از جمله های خوب تشکیل شده و در ابتدا اگر فکر میکنید نوشتن درباره موضوع خاصی برای شما سخت است سعی کنید 10 جمله خوب دربارهاش بنویسید.
5. اگر به خاطره گویی و خاطره نویسی و روایت کردن اتفاقات علاقه دارید، وصف یک واقعه به شما در نوشتن چنین متنهایی و زیباتر شدن نوشتههایتان کمک میکند، پس شروع کنید به توصیف کردن یک واقعه با بیان جزئیات و ریزهکاریهای آن.
6. یک تمرین حرفهای که خلاقیت شما را در نوشتن بیشتر میکند، خوشه سازی است. یک کلمه را در مرکز قرار دهید و هر آنچه را که هنگام شنیدن آن کلمه در ذهن شما تداعی میشود را در اطرافش بنویسید و این روند را ادامه دهید تا دیگر به بن بست بخورید. این کار شما باعث میشود مغزتان بیشتر به زحمت بیفتد و محتوای بهتری خلق کند. این روش لغت ها و چیزهایی که پشت ذهنتان قرار دارد را استخراج میکند. این کار تقریبا شبیه به کشیدن یک نقشه ذهنی است.
یک نمونه خوشه سازی برای کلمه گره خوردگی:
آنایس نین میگوید:
ما مینویسیم تا آگاهی از زندگی خود را افزایش دهیم، ما در لحظهی کنونی و با نگاه به گذشته مینویسیم، تا طعم زندگی را دوبار بچشیم؛ ما مینویسیم، تا زندگیمان را اعتلا دهیم، تا خود را برکشیم… به خود بیاموزیم که با دیگران سخن گوییم، و سفر به هزارتو را ثبت کنیم. تا آنگاه که احساس خفگی، دلتنگی و تنهایی میکنیم دنیای خود را گسترش دهیم. زمانی که نمینویسم، احساس میکنم دنیایم مچاله میشود، احساس زندانی بودن میکنم. بیرنگ و بو میشوم.
جمع بندی
برای تمرین نویسندگی و نوشتن متنهای بهتر باید بیشتر خواند و برای درک مطلب بالاتر باید بیشتر نوشت، خواندن و نوشتن یک رابطه دوسویه است که به نویسندگی شما نیز کمک میکند.
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام واقعا ازتون ممنونم بخاطر مطلب کاربردی و زیباتون الان یک ایده به ذهنم رسید من کلمات زیبایی که میشنیدم یا میخوندم رو در گوشی یادداشت میکنم اما بدون استفاده مونده از این به بعد میخوام هر روز که شروع میشه مکالمات روزمرم با خانواده و غیره رو با سه کلمه از اون دفترچه گره بزنم تا اینکه تموم شه و تثبیت بشه برام.
سلام بر شما
چه کار خوبی موفق باشید و امیدوارم بهترین نوشته ها رو خلق کنید