اغلب روزها در برنامه روزانه‎ام چهار یا پنج کار مهم برای رسیدگی وجود دارد. کارهایی پر حاشیه که سر صدایشان ذهنم را پر می‎کند. متاسفانه کارهای مؤدبی ندارم! این به اصطلاح کارها، انقدر از در و دیوار ذهنم بالا و پایین می‎روند و انقدر حرف می‎زنند تا مغزم تا مرز انفجار پیش می‎رود. از جایی به بعد حرف‎ها و کار‎ها انقدر درهم می‎پیچند و پا برهنه وسط همدیگر می‎دوند که ذهنم تبدیل به یک کلاف به هم پیچیده از چندین کار شود.

رسیدگی کردن به یک کار وقتی با کارهای دیگر قاطی شده باشد کار ساده‎ایی نیست. در چنین حالتی نتیجه کارها این می‎شود که نمی‎توانم به هیچ کدام درست فکر کنم مدام دلشوره کار دیگر را دارم. درنهایت هیچ کدام از کارها به کیفیت لازم نمی‎رسد و فقط من از این همه فشار ذهنی خسته شده‎ام. در پایان روز هم با احساس ناکارآمدی منتظر روز بعد می‎شوم تا شاید فردای بهتری داشته باشم البته اگر این حس روز بعد من را هم خراب نکند.

اما آیا این مشکل غیر قابل حل است؟ خیر هر مشکلی راه حلی دارد. به نظر می‎رسد کمی نظم اوضاع را درست کند.
چیز جالبی می‎شد، اگر توی ذهن ما کشویی قرار داشت که توی هر کدام از قسمت‎هایش اطلاعات هر کاری را می‎گنجاندیم و در طول روز از هر کدام که می‎خواستیم استفاده می‎کردیم.

من این راه حل را کشوی ذهنی می‎نامم. به این شکل که:

اول از همه روی یک تکه کاغذ سر فصل کارهای مهم روزم را می‎نویسم. چیزی بین سه تا پنج سر فصل.

زمان سنج گوشی‎ام را روی یک دقیقه تنظیم می‎کنم. برای هر کلمه فقط یک دقیقه زمان کافی است. رو به روی هر کلمه هر چیزی مربوط به آن را که در ذهنم جولان می‎دهد را می‎نویسم. یک دقیقه تمام بدون برداشتن قلم از روی کاغذ و بدون وقفه. درست مثل یک ماراتن در پایان یک دقیقه بدون توقف به سراغ کلمه بعدی می‎روم. بعد این پنج دقیقه همه حرف‎ها در جای خودشان قرار گرفته‎اند. کلمه‎ها که تمام شدند مغز من سبک‎تر شده اما نه طوری که همه آن حرف‎ها بیرون ریخته شده باشند. در این حالت تمام حرف‎های مربوط به کارهای مهم امروز من در ذهنم فایل بندی شده قرار دارند. در هر لحظه که بخواهم می‎توانم هر کدام از فایل‎ها را باز کنم و به کارهای مربوط به آن برسم. بدون اینکه هیچ کدام از حرف‎ها توی حرف بعدی بپرد.

بعد از دسته بندی کارهای مهم می‎توانم به سراغ بقیه حرف‎هایی برم که در ذهنم جولان می‎دهند و با کمی برون‎ریزی ذهنی و سیاه کردن چند کاغذ از کلمات ذهنم را ساکت کنم تا حرف های جدید بتوانند وارد شوند. منظم کردن ذهن با کشوی ذهنی باعث می‎شود من در تمام روز به راحتی با ذهنی منظم به همه کارها برسم. و مهم‎تر از همه اینکه با آسودگی تمام بدون اینکه به کارآمدی خودم شک کنم یک روز جدید را شروع کنم.