بخوان برای موفقیت (پادکست ۱تا۱۰)

بخوان برای موفقیت

خواندن در ابعاد متفاوت زندگی ما تاثیرات شگفت انگیزی دارد. هرچه بیشتر مطالعه کنید ، با ابعاد جدیدی از زندگی آشنا می شوید. کتاب، گشایش امکان است.

بخوان برای موفقیت ، مجموعه پادکست‌هایی است که در کانال تلگرامی مرتا منتشر می‌گردد و سعی داریم تا خلاصه‌ای از آن را پس از انتشار، در اینجا بنویسیم.

در این پادکستها درمورد چه چیزهایی حرف خواهم زد؟

?پادکست اول ? ۱ فروردین۹۸
چرا من این حرف‌ها را به شما می‌زنم؟

می‌خواهم در مورد موفقیت همراه با مطالعه با شما صحبت کنم.

برای رسیدن به موفقیت،ابتدا باید بدانیم موفقیت چیست. برای اینکه بدانید آدم موفقی هستید یا نه باید ببینید موفقیت را چگونه تعریف می‌کنید.

نگاه عام به موفقیت این است که یک آدم بی مشکل خوشحال پولدار سرشار از انرژی مثبت باشیم.

اما موفقیت به نگاه و حال درونی هرفرد نسبت به خودش مربوط است.شما وقتی وضعیت مطلوبی برای خود در نظر دارید و از وضعیت موجودتان به آن وضعیت سفر می‌کنید، وقتی نقطه‌ای را برای خودتان درنظر گرفته‌اید و به آن نقطه می‌رسید یا وقتی درحال انجام کاری هستید که از آن لذت می‌برید یعنی به موفقیت رسیده‌اید.

برای رسیدن به موفقیت، آنچه که مهم است اما دیده و گفته نمی‌شود این است که موفقیت بدون مشکل نیست و فرد موفق کسی است که با انگیزه مشکلاتش را حل می‌کند. این‌که فرد موفق از مشکلاتش خسته نمی‌شود بخاطر داشتن انرژی مثبت الکی نیست بلکه به این خاطر است که او مسیری را انتخاب کرده که مشکلاتش راهم همراه با آن پذیرفته و چون آن مسیر را دوست دارد با تمام وجود به دنبال حل مشکلاتش می‌رود.

پس بهتر است هرچه زودتر نگاهی به زندگی و اهدافتان بیندازید و مسیری را برای خودتان تدوین کنید که حاضر باشید مشکلاتش را هم با جان و دل حل کنید.

?پادکست دوم ? ۲ فروردین۹۸
از آدم‌های دراز دوری کنید

باید مراقب آدم های دراز باشید.آدم های دراز کسانی هستند که از ریشه رشد نکرده اند و فقط قد کشیده اند و دراز شده اند.تعداد این آدم ها خیلی زیاد شده؛مخصوصا در صنف افرادی که مشغول تدریس ، ارائه ی کنفرانس،سمینار و برگزاری دوره های آموزشی هستند.

این افراد یکسری کتاب ها خوانده اند و چندتایی هم دوره دیده اند.حتی ممکن است کتاب نوشته باشند و چندتایی هم دوره برگزار کرده باشند.آنها مرتبا مشغول نقد این و آن هستند و بجز خودشان،شما و احتمالا یکی از اساتیدشان،دیگران را بی سواد میدانند.

سواد این افراد را می‌شود با چند سوال ساده محک زد. از او بخواهید صادقانه بگوید چقدر کتاب می‌خواند. بخواهید کتابخانه اش را به شما نشان دهد. نظرش را درباره ی یک کتاب خاص بپرسید. درخواست کنید بهترین کتاب هایی که خوانده را به شما معرفی کند.

کسانی که کتاب هایی مثل چه کسی پنیر مرا دزدید، بیشعوری یا مدیریت زمان برایان تریسی را به عنوان بهترین کتاب ها معرفی می‌کنند ما را متوجه می‌کنند که  کتاب زیادی نخوانده اند و جز آنکه صرفا پای گیشه ی کتاب فروشی ها حاضر شده اند،فعالیت دیگری نداشتند.چون این کتاب ها  اگرچه خوب هستند اما خیلی ها میخوانند و اگر کسی گستره ی کتابخوانیش بزرگ باشد،این کتاب ها در مرحله ای پایین تر از آن قرار می‌گیرند که بخواهند بعنوان بهترین کتاب عمر یک فرد معرفی شوند.

به آدم های دراز اگر بگویید کتاب بخوان یا محتوا تولید کن، می‌گویند متاسفانه سرشان شلوغ است و وقتش را ندارند. اما برای سخنرانی،صحبت کردن و جلسات معرفیشان حداقل روزی ۲-۳ ساعت وقت می‌گذارند؛در حالی که می‌توانند با نوشتن یک رزومه خوب درسایتشان، مطالعه ی منظم و تولید محتوای غنی، باعث شوند دیگران به سمتشان کشیده شوند.

آدم های دراز خطرناکند. فقط قد کشیده اند و با یک طوفان از بین می‌روند. آدم های ریشه ای و عمیق، زیاد کتاب می‌خوانند، زیاد می‌نویسند و کم حرف می‌زنند.

برای اینکه مدرس موفق باشید باید مدت ها کارگری محتوا کنید؛کتاب های زیادی بخوانید و این کتاب ها شما را گرسنه تر کند.

?پادکست سوم ? ۳ فروردین۹۸
بررسی سال گذشته و بهترین کتابها

«شما ممکن است میلیون ها تومان هزینه دانشگاه و دوره کنید اما تغییر مثبتی نکنید؛ اما یک کتاب ۳۰هزار تومانی زندگیتان را متحول کند و بهبود دهد.»

سال گذشته تان را بررسی کنید و فکر کنید بهترین کتابی که در سال ۹۷ خواندید چه بود؟ قبل از خواندن آن کتاب چه تصوراتی داشتید و حالا بعد از آن چه اتفاقی در ذهن و زندگیتان افتاده؟

امسال کتاب «تئوری انتخاب» توانست عنوان بهترین کتاب سال من را به خودش اختصاص دهد. من از این کتاب یاد گرفتم که دنیای مطلوب آدم ها و پنج نیاز اساسی شان را بشناسم و درک کنم و این اتفاق در روابط کاری، دوستانه و خانوادگی من تاثیر بسیار زیادی گذاشت. ویلیام گلاسر،نویسنده ی این کتاب،به من فهماند عامل هر تغییر، هرآرامش و هرموفقیتی خودم هستم. این کتاب مرا به یک سفر درونی برد و این سفر بر جنبه های مختلف زندگی ام اثرگذار بود و در نتیجه توانستم با دنیای اطرافم ارتباط بهتری برقرار کنم. بعد از خواندن این کتاب، تغییرات زیادی در زندگی من اتفاق افتاد؛ بطوریکه با قبل از خواندن آن قابل مقایسه نیست.

در کتاب قدرت خواندن آمده: «کتاب،قرار است هویت فردی شما را پرورش دهد و شمارا به یک سفر درونی ببرد.من با خواندن کتاب، چشم درونم را به روی خودم می‌گردانم.»

کمتر کسانی میتوانند مثل کتاب،با این هزینه ی ناچیز،ما را به یک سفر درونی فوق العاده ببرند.

باید براساس نیازهای خودتان به دنبال کتاب بروید و با کتابگردی و کتابخوانی شاهد تغییرات شگرفی بر زندگیتان خواهید بود.

?پادکست چهارم ? ۴فروردین۹۸
پول‌هایتان را جمع کنید برای یک دوره خوب

به شما پیشنهاد می کنم پول هایتان را جمع کنید و در یک دوره ی درست و حسابی ثبت نام کنید.

اعتقاد من این است که هر یک از ما شخصاً یک مدل کسب و کار هستیم. شما می‌توانید خودتان را طوری بسازید که قیمتتان بالا برود. مثلا اگر حقوق شما در حال حاضر ساعتی ۱۰هزار تومان است بشود ساعتی ۲۰هزار تومان.

برای این کار باید در مرحله اول خودشناسی و استعدادشناسیتان را تکمیل کنید. باید ببینید به چه کاری علاقه دارید؟ چرا علاقه دارید؟ چه مهارتهایی دارید؟ نیاز بازار چیست؟ بازار برای کدام فعالیت شما حاضر است پول پرداخت کند؟ همچنین می‌توانید از تست های استعدادشناسی استفاده کنید یا نظر اطرافیانتان را درباره خودتان بپرسید.

برای خودشناسی نیازمند ساعات زیادی تفکر،مطالعه و ارتباط با دیگران هستید.

همواره باید در زمان حال زندگی کنید و با توجه به مقصد و راهی که برای خودتان درنظر گرفته اید ببینید الان باید چه کاری انجام دهید.

درصدی از درآمدتان را برای مدتی پس انداز کنید و بعد در یک کارگاه درست و حسابی با یک آدم درست و حسابی شرکت کنید.به این شکل شما روی خودتان سرمایه گذاری کرده اید و این،کم ریسک ترین سرمایه گذاری دنیاست.چون با این کار مهارتی را فراگرفته اید و میتوانید حداقل با آموزش همان مهارت،درآمد کسب کنید و به این شکل هیچوقت شکست نخواهید خورد.

?پادکست پنجم ? ۵ فروردین۹۸
به اندازه دو ترم دانشگاه در مسیر هستید!

-چرا کتاب نمی­خوانی؟

-وقتش را ندارم.

خیلی عجیب است کسی درطول روز هیچ وقتی برای کتاب خواندن نداشته باشد.اما قبول…شما هیچ وقتی برای مطالعه ی کتاب فیزیکی در طول روز ندارید.

حالا ماشین حساب بردارید و با ما به جستجوی یک فرصت فراموش شده در طول روزتان بگردید.

هرکدام ازما با احتساب رفت و آمدهای معمول،مسافرت­ها و … بطور متوسط روزانه حداقل ۲ساعت درمسیر هستیم؛یعنی ۷۳۰ ساعت درسال.

اگر فرض کنید دردانشگاه از شنبه تا چهارشنبه هرروز ۴تا کلاس ۱ونیم ساعتی دارید(که خیلی بعید است) ، یعنی ۶ساعت در روز،۳۰ساعت در هفته و ۱۲۰ساعت درماه را سرکلاس هستید.اگر درنظر بگیریم که هر ترم ۳ماه مفید دانشگاه می­رویم،هرترم۳۶۰ ساعت سرکلاس حاضر می­شویم.

دوباره نگاه کنید.سالانه ۷۳۰ساعت درمسیر هستیم و هرترم ۳۶۰ساعت سرکلاس.یعنی ما به اندازه ی دوترم حضور در دانشگاه،در مسیر هستیم.

آیا این مدت زمان ارزش برنامه ریزی ندارد؟چه کارهایی در این فرصت طلایی از دست رفته می­شود انجام داد؟

هرچه سریعتر این۷۳۰ ساعت را دریابید و به قول دارن هاردی، یک “دانشگاه رانندگی” راه بیندازید.

?پادکست ششم ? ۶ فروردین۹۸
کارهایتان را در ضیق وقت انجام دهید

واقعیت این است که محدودیت خلاقیت می آورد.هرچه زمانی که برای انجام کارهایتان درنظر می­ گیرید کمتر باشد، بازدهی آن بیشتر است.

وقتی ایده ای به ذهنتان می­‌رسد، سریعا به آن توجه کنید، بازه ی زمانی کوتاهی را برای انجام دادنش در نظر بگیرید و سعی کنید در این بازه حداقل یک نسخه ی اولیه از آن ارائه دهید.اگر به ایده ای فکر می­‌کنید حتما آن را بنویسد و سعی کنید سریعا دیده شود.

همیشه فکر می­‌کنیم اگر کاری را به تاخیر بیندازیم می‌­توانیم در وقتی مناسب تر آن را بهتر انجام دهیم اما درواقع هیچوقت این اتفاق نمی افتد و پس از انجام آن کار از تاخیری که موجبش شدیم پشیمان می‌­شویم.

منظور ما هول بودن و عجول بودن نیست. ممکن است انجام کاری وقت زیادی ببرد و این اشکالی ندارد.مهم این است که کار را شروع کرده اید و مُصرانه پیگیر آن هستید.

در این زمینه پیشنهاد ما به شما کتاب “قاعده ی ده برابر” است.

یکی از اتفاقاتی که برای من می افتاد این بود که وقتی مثلا ۵ کتاب خوانده نشده داشتم، بعنوان تنبیه، تا وقتی آن کتاب ها خوانده نمی­شد، هیچ کتاب دیگری نمی­ خریدم؛ واین باعث می­شد نه تنها کتاب جدیدی نمی­‌خواندم بلکه سراغ آن کتاب های خوانده نشده هم نمی­رفتم.اما بعد از مدتی تغییر رَویه دادم و حالا هر چقدر هم که کتاب خوانده نشده داشته باشم باز کتاب می­ خرم و خریدن کتاب جدید را متوقف نمی­ کنم.

این اتفاق دو نکته ی مهم برای من داشت:

اول اینکه نه تنها هیچ بهانه ای برای کتاب نخواندنم وجود ندارد بلکه کتاب های خوانده نشده و کتاب های جدیدی که می­خرم باعث می­شود کمی خجالت بکشم و سریعتر مشغول خواندنشان شوم.

و دوم اینکه گاهی پیش می آید کتاب جدیدی می­خرم و انگیزه ام برای خواندن آن کتاب خیلی بیشتر است.ممکن است برغم وجود کتاب های قبلی، یک کتاب جدید چشمم را بگیرد و سراغش بروم؛و اصل،همین کتاب خواندن است.کتاب قدیم و جدید فرقی نمی­کند.باید سراغ کتاب هایی برویم که برایمان لذت­بخش هستند.اگر برای خواندن کتاب هایی که روی دستتان مانده انگیزه ندارید،آنها را مانعی برای مطالعه کتاب های لذت­بخش دیگر نکنید.

کتاب یک کالای معمولی نیست بلکه مهمترین نیاز بشر برای رشد و پیشرفت است.اگر می­خواهید کتاب نقش جدی در زندگیتان داشته باشد باید نقشش را جدی بگیرید و واقعا برایش وقت بگذارید.

?پادکست هفتم ? ۷ فروردین۹۸
یه کم خودت باش!

خیلی صمیمانه و دوستانه ازتو می­خواهم کمی خودت باشی! به خودت و زندگیت نگاه کن و ببین چند درصد از کارهایی که درطول روز می­کنی برای خودت است و چند درصد آن سرویس دادن به دیگران.سرویس دادن به دیگران لزوما خدمت به یک فرد نیست بلکه می­تواند به یک شئ بینش یا گروه باشد.

اما کمی به خودت فکر کن.ببین رسالتت در این دنیا چیست و قرار است چه کار بزرگی در زندگیت انجام دهی؟فردی را که خیلی قبولش داری و می­خواهی شبیه او باشی سریعتر انتخاب کن،به دنبالش برو،اگر میتوانی او را ببین یا کتاب هایش را بخوان.انتخاب این فرد باید کمکت کند بهتر شوی نه با تصور اینکه “او کجا و من کجا” از کار و تلاش بیفتی.این الگو باید پله ی تو شود و رشدت دهد و فکر کنی”وقتی او توانسته من هم میتوانم”.

بهتر است کمی سفر کنی؛بیشتر در خیابان ها و پارک ها قدم بزنی و آدم های بیشتری ببینی.درسمینارهای بزرگ شرکت کن و با افراد موفق آشنا شو.

“تو متوسطِ ۵ نفرِ اطرافت خواهی شد”.پس بهتر است بیشتر به آدم های موفق نزدیکتر شوی و افرادی را مانع رشدت هستند از آن ۵نفر موثر زندگیت حذف کنی.آن ۵ نفری که باید اطرافت باشند شاید کتابهایی باشند که تو باید آنها را بخوانی؛شاید افرادی باشند که بتوانی با آنها دوست شوی یا کسانی که فقط بتوانی از دور زندگی و شیوه ی کارشان را ببینی.

به قول شاهین کلانتری درنظر داشته باش که تو یک مدل کسب و کار هستی و هیئت مدیره ای درون تو جود دارد که هرماه عملکردت را رصد می­ کند و تو باید به آن گزارش دهی.

?پادکست هشتم ? ۸ فروردین۹۸
روزهای آفلاین

طبق آماری که رسیده، در دنیایی زندگی می­ کنیم که ۷ برابر وقتی که باید برای کسب دانش سپری شود،صرف تماشای تلویزیون و کار با تلفن همراه می­شود؛طبق آمار،بطورمتوسط روزی ۴ ساعت مشغول کار با موبایلمان هستیم.زندگی در این دنیا ایجاب میکند قدری هم “روزهای آفلاین” داشته باشیم.یعنی روزهایی که تلفن همراهمان خاموش باشد،در هیچ شبکه مجازی حضور نداشته باشیم و این را محترمانه به دیگران هم اطلاع دهیم تا در آن روزها در فضای مجازی انتظاری از ما نداشته باشند.

من این کار را در سه ماهه ی پایانی سال گذشته انجام دادم.به این صورت که یک روز در هفته را مشخص کرده بودم و به دیگران هم اطلاع داده بودم که مثلا دوشنبه ها در فضای مجازی حضور ندارم. در طول روز اگر نیاز بود پیامی ارسال کنم یا مطلبی را در گوگل جستجو کنم،آنرا یادداشت می­کردم تا در پایان روز انجامش دهم. در این مدت موفق شدم بسیاری از کارهای عقب مانده ام را انجام دهم و خیالم راحت بود که قرار نیست وقتی را صرف موبایلم کنم.در آن روزها ایده های بکر و تازه ای به ذهنم می­رسید،مطالب و محتوای خیلی خوبی می­نوشتم و کتاب های زیادی مطالعه کردم.

پیشنهاد می­کنم شماهم روزهای آفلاین را تجربه کنید.

?پادکست نهم ? ۹ فروردین۹۸
صندوق ایده‌ها

پیشنهاد من برای خلاقیت در سال جدید،بیشتر مطالعه کردن،بیشتر نوشتن و تجربه کردن محیط های تازه است.برای خلاقیت،بدن به تحرک و اکسیژن نیازمند است و دراین مورد،پیاده روی را توصیه می کنم.

پس خواندن،نوشتن و پیاده روی،مهم ترین و موثرترین عوامل خلاقیت هستند.

دردنیایی که همه به اطلاعات دسترسی دارند،کسی موفق تر است که اطلاعات بیشتری داشته باشد و اطلاعاتش بکر و تازه باشند. اطلاعات بکر و تازه از کتاب ها بیرون می­ آیند؛چون همه به گوگل و امثال آن دسترسی دارند اما کمتر کسی زحمت کتاب خواندن و استخراج اطلاعات از کتاب را به خودش می­ دهد.اطلاعاتی که از اینترنت بدست می ­آورید مثل تی­تاپ هستند و اطلاعات استخراج شده از کتاب حکم چلوکباب و آبگوشت را دارند؛فقط ته دلتان را نمی­گیرند؛در عین حال که شما را سیرِمحتوایی می ­کنند، جان و قوت می دهند.

برای سال جدیدتان نه فقط یک دفتر که چندین دفترچه تهیه کنید.نوت موبایل جای قلم وکاغذ را نمی ­گیرید.نوشتن روی کاغذ خلاقیتتان را بالا می­ برد؛ علاوه بر این که ما کمتر به سراغ محتوایی که در موبایل و لپ­ تاپ ثبت شده می رویم. خواندن ایده های قدیمی از روی دفترچه، ورق زدن و حتی خط خطی کردن نوشته ها و پاره کردن برگه ها در رشد خلاقیت موثر است .ایده ها،مثل فرشته های الهام به سراغتان می­ آیند. اگر به سرعت آن ها را یادداشت و بهشان رسیدگی نکنید از دستشان می­ دهید.

?پادکست دهم ? ۱۰ فروردین۹۸
چرا تو یک رسانه نداشته باشی؟

اینکه درحال حاضر مشغول مطالعه ی این مطلب هستید نشان می ­دهد علاقمند به حوزه ی تولید محتوا هستید.تولید کنندگان محتوا همیشه حرف های ارزشمندی برای زدن دارند؛از اظهارنظر درباره ی کتاب هایی که خوانده اند و نقد محتوای تولیدی دیگران تا حرف های تازه ای که برای خیلی ها مفید است.فرقی نمی­کند اینستاگرام،کانال تلگرام،توییتر،ویرگول یا شبکه های دیگر،باید حتما یک رسانه برای خودتان داشته باشید و در آن محتوای مفیدی برای مخاطبانتان تولید کنید.

امروز،تولید محتوا مهم ترین عامل موفقیت است.اگر بخواهید تولیدکننده محتواهای خوبی باشید باید بیشتر مطالعه کنید،اگر می­خواهید بیشتر بخوانید باید بیشتر بنویسد و برای بیشتر نوشتن باید بیشتر بخوانید.این حلقه،حلقه ی پیشرفت و توسعه ی شماست.

اگر به چیزی فکر می­کنید حتما آن را بنویسید.واحد شمارش فکر،کاغذ است.به جای اینکه بگویید راجع به مسئله ای خیلی فکر کردید باید بگویید درباره ی آن مسئله مثلا ۱۰صفحه نوشته اید.

درباره ی این روزهایی که زندگی می­کنیم و رسانه هایی که در دسترسمان هستند و از آن ها استفاده نمی­کنیم باید پاسخگو باشیم.زندگی های امروزه به وب و موبایل گره خورده و وقتی در این شبکه ها حضور نداریم انگار که اصلا وجود خارجی نداریم.هیچ زمانی اینطور نبوده که به این سادگی و با کمترین زحمت و هزینه بتوان پیام و حرف های خود را به هزاران نفر رساند؛پس لازم است بیشترین بهره را از این فرصت ببریم.

در شبکه های مجازی تولید محتوا کنید اما حواستان باشد خودتان باشید.غرزدن و کپی کردن را کنار بگذارید و محتوای خوب را از خودتان تولید کنید.یادتان باشید شما سلبریتی نیستید که به دنبال جذب کردن و طرفدار جمع کردن باشید و برای رسیدن به این هدف حرف بزنید.ما آدم های واقعی هستیم،تولیدکنندگان محتوا هستیم وباید حرف هایی بزنیم که واقعا حرف خودمان است.کیفیت مخاطب بسیار مهم تر از کمیت آن است.شما حتی اگر دو نفر دنبال کننده ی واقعی هم داشته باشید که مطالبتان را بخوانند و به شما بازخورد دهند کافی است؛ و این دونفر حتما وجود دارند.چون اگر در راه رسیدن به قله ای باشید،حتی اگر تازه اول کوه رسیده باشید کسانی هستند که از شما عقب ترند و می­توانید دستشان را بگیرید.اگر ۲۰ساله اید حداقل به ۱۸ ساله ها و اگر ۱۸ساله اید حداقل به ۱۶ ساله ها می­توانید کمک کنید.پس همه ی شما در هر سنی می­توانید رسانه و مخاطبان خودتان را داشته و باشید و محتوایی تولید کنید که شاید بر زندگی یک نفر تاثیرگذار باشد.

اشتراک گذاری:
مطالب زیر را حتما بخوانید

2 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • خیلی عالی بود، تک تک قسمت هارو چند بار مطالعه کردم و استفاده کردم ممنون، مطمئنم که دوباره برای مرور به این مطلب برمی‌گردم، ممنون که این محتواهای خوب رو با ما درمیون گذاشتین

دیدگاهتان را بنویسید