سقف رشد تو به اندازه کتابخانه توست
نگاهی به کتابخانه ات بیانداز. جلد کتابها را خوب برانداز کن. اسمها، عنوانها، موضوعها، همه را بالا و پایین کن. چندتایی را بردار نگاهت را روی پاراگراف اولشان بدوان. ورق زنان درون چند صفحهایی بگرد. چند کتاب خوانده شده داری چند کتاب نا خوانده؟ صاف پوستکنده میگویم؛
میزان رشد تو درست اندازه کتابخانه توست
اما اوضاع به همین راحتیها هم نیست. هر فرد خلاصهای از اطرافیانش است. هر کدام از ما دست بالا یکی از آدمهایی که دور برمان میشویم. کتابها میتوانند یکی از مهمترین شخصیتهای دور بر ما شوند. سقف پیشرفت و توسعه ما به اندازه کتابخانه ای است که توی خانه ما چیده شده.
نسیم طالب میگوید: سواد انسانها به اندازه کتابهایی است که در کتابخانهشان دارند و نخواندهاند.
هر بار که به کتاب خانهتان نگاه میکنید اولین چیزی که میفهیمد این است که چیزهای زیادی برای یادگیریتان وجود دارد. این کار میل به یادگیری شما را زیادتر میکند چون جهالت را جلوی چشمتان میآورد و نشان میدهد. اگر الان از نگاه کردن به کتابخانهتان به خود میبالید و یا نه احساس میکنید باید خیلی بیشتر از این حرف ها یادبگیرید، فرقی ندارد! در هر صورت باید بدانید که کتاب داشتن شما را به جایی نمیرساند. برای همین گفتم اوضاع به همین راحتیها نیست.
داشتن دنیایی از کتابها مثل داشتن هواپیماست. داشتنش کفایت نمیکند، باید پرواز کردن را یاد بگیرید تا روی ابرها را سیاحت کنید.
شما نیازمند این هستید که اول از همه یاد بگیرید که درست کتاب بخوانید و روش مطالعه خودتان را درست کنید.
دوم نیازمند این هستید که به اندازه کافی کتاب بخوانید.
و سوم نیازمند این هستید که کتابهای درست را بخوانید.
اولی با یادگیری روش مطالعه درست میشود. دومی هم با اراده حل است. اما سومی نیازمند مربی است. کسی که شما را بشناسد.
مربی یا کوچ آن چیزی است که شما در کنار کتاب به آن نیاز دارید. کسی که کمک کند کتابهای درستی بر دارید. کسی که کمک کند بر افکارتان سوار شوید و بعد براساس علایق و نیازهایتان کتابهای مخصوص به خودتان را مطالعه کنید. اینگونه است که در مسیری درست به اهدافتان میرسید.
اما خودتان را برای مربی نداشتن متوقف نکنید. در دنیای آنلاین امروز، مربیهای بسیاری وجود دارند تا به کمک شما بشتابند. اگر مربی آنلاینی را نیافتید، صبر نکنید. آزمون و خطا کردن را شروع کنید. آنقدر ادامه بدهید تا به کتابهای درست برسید و سوار آسانسور پیشرفت شوید. کتاب های جدید شما را بالا میبرد و با نادانستههایتان بیشتر حرف میزند. جهان را برای شما بزرگتر می کند و مسیر موفقیت را راحتتر نشانتان میدهد.
در کتابخانه خوانده شده خود محصور نشوید. تغییرات را بپذیرید و با آغوشی باز کتابهای نخوانده زندگیتان را شریک موفقیت خود کنید.
اگر این محتوا را پسندیدید، حتما این یکی را هم بخوانید :> کتابخانه رفتن پادشاه در شهر کورها
دیدگاهتان را بنویسید