۴ حقیقت پنهان در مورد تندخوانی که باید بدانید
در مورد تندخوانی، حرفهای زیادی گفته میشود. چه موافق و چه مخالف. اما همه ما یک هدف داریم؛ میخواهیم در مطالعه قدرتمند شویم. کتاب در دستانمان مانند خمیری شود در دستان نانوا. متوجه باشیم این کتاب قرار است به کدام نیاز ما پاسخ دهد و قرار است با چه سرعتی خوانده شود؟ پس باید همه روشهای خواندن را فرابگیریم و ببینیم با کدام روش لذت بیشتری میبریم. اگر شما یک اتومیبیلران حرفهای باشید و اتومیبیلی داشته باشید که ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت برود، آیا همیشه با ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت با آن حرکت میکنید؟ (بیشتر بخوانید: تندخوانی چیست؟)
حقیقت تندخوانی این نیست که لذت مطالعه و درک مطلب ما کاهش پیدا کند.
حقیقت اول این است که تندخوانی، به معنای واقعی تندخواندن نیست. بلکه حرفهای خواندن و با قدرت خواندن است. یعنی ما کتاب را طوری بخوانیم که هم متوجه شویم و هم در یادمان بسپاریم و هم زمانی را هدر ندهیم. این گونه است که راندمان مطالعه افزایش مییابد و در واقع ما نسبت به قبل تندتر میخوانیم.
حقیقت دوم این است سرعت مطالعه شما برای هر کتاب بسته به نوع نگارش و موضوع آن متفاوت خواهد بود. مثلا اگر روزنامه را با ۴۰۰ کلمه بر دقیقه میخوانید، ممکن است فلسفه را با ۱۰۰ کلمه، داستان را سیصد کلمه و متن انگلیسی را با ۲۵ کلمه بر دقیقه مطالعه کنید.
حقیقت سوم این که قرار نیست تندخواندن جلوی لذت بردن مارا از مطالعه بگیرید. ممکن است ما با کتابی روبهرو باشیم که متن بسیار زیبا و غنی ای دارد. شاید بخواهیم متوقف شویم؛ آن را یادداشت یا هایلایت کنیم؛ عکس بگیریم .
و حقیقت چهارم که میخواهم با شما در میان بگذارم این است که همه چیز درس خواندن نیست. آن چیزی که شما و آیندهتان را میسازد، مطالعه کردن است. اگر قرار باشد ۸۰ سال زندگی کنید، چقدر از آن را درگیر امتحان و نمره هستید ؟
پس خواهش میکنم مهارت های مطالعه را برای خواندن همهی کتاب ها یادبگیرید؛ نه فقط کتاب های درسی.
شاید به این مقاله هم علاقه داشته باشید: تحلیل دورههای تندخوانی در ایران
دیدگاهتان را بنویسید