10 راه حل برای عملگرایی و رسیدن به هدف
در بهترین دوره هدفگذاری هم که شرکت کنید و اهداف سال خود را هم که بدانید، باز ممکن است پس از گذشت 10 ماه ببنید بخش زیادی از اهداف خود را به انجام نرساندهید. احتمالاً بارها خود برای رسیدن به هدف سرزنش کردهاید و سال بعد دوباره اهداف بالاتر برای جبران نقصان سال گذشته و باز هم نرسیدن به اهداف و سرزنش و… در نهایت باور میکنید که شما انسان بیلیاقتی هستید و به اهدافتان نمیرسید. یا شاید هم تصور میکنید هدفگذاری چیز مزخرفی است؟
در این مقاله از مرتا بلاگ میخواهیم درباره این بنویسیم که چرا با این که هدفگذاری میکنیم اما به اهدافمان نمیرسیم:
1. مدل ذهنی از کمال مطلوبتان خلق کنید
در کتاب هفت عادت مردمان مؤثر توصیه میکند که باید همیشه با در نظر داشتن پایان کار آن را شروع کنیم.
برای کاری که میخواهید انجام دهید تصویری در ذهن دارید؟ آیا مدل ذهنی بینقص را برای چیزی که میخواهید به آن دست پیدا کنید خلق کردهاید؟ اگر نه، باید روی آن کار کنید. این نقطهی عزیمت شماست. تا جای ممکن جزئیاتش را مشخص کنید. آیا واقعاً بینقص خواهد بود؟ نه. اما این ایده جایی است که باید کارتان را از آن شروع کنید.
2. کارتان را قبل از اینکه بدانید چگونه به تصورتان دست یابید آغاز کنید
فکرتان را مشغول رسیدن به هدف نکنید. تا اینکه به آنجا برسید فکر نکنید که آنجا کجاست؟ هر چه پیش آمد فقط نایستید. پیشرفت، با ایستادن اتفاق نمیافتد. حرکت، برکت میآورد. از همه مهمتر این که شما با شروع برنامههایتان متوجه خواهید شد چقدر میتوانید به آن پایبند باشید. آیا برنامهها را درست برای خود تدوین کردهاید؟ شاید کمی بیشتر از توان و زمان خود هدفگذاری کردهاید. شاید هم برعکس.
3. زود شکست بخورید، اول شکست بخورید و زیاد شکست بخورید
برای این که زودتر رسیدن به هدف را تجربه کنید باید آماده به شکست باشید. شکستهای فراوان.
حاضرید شکست بخورید؟ حاضرید از کارهایی که به نتیجه نمیرسند درس بگیرید؟
اما این نباید باعث شود که از هر خرابکاریای که میکنید لذت ببرید. تمام تلاشتان را روی این بگذارید که کار را بدون نقص و درست انجام دهید. اما این حساسیت نباید از پویایی و حرکت شما بکاهد. مسئله این است که به استقبال شکست نروید اما برای آن آماده باشید. هرچه زودتر شکست بخورید ضربه آن کمتر و جبرانش راحتتر خواهد بود. امیدواریم همواره طعم موفقیت را بچشید. خواندن کتابهای سرگذشت افراد در این موارد مفید است چون میتوانید از تجربیات آنها بهره برده و احتمال شکست را کاهش دهید
4. بیشتر از افراد دیگر تمرکزتان را حفظ کنید
تلاش زیاد برای یک کار؛ نه یک تلاش برای کارهای متعدد.
تا چه مدت به کاری میچسبید تا عملیاش کنید؟ و وقتی آن کار را انجام میدهید با چه میزان سختکوشی روی آن کار میکنید؟ تمرکزتان را حفظ میکنید؟ این چیزی است که برای رسیدن به هدف خود باید تمرین کنید و یاد بگیرید؛ رویکردی است که هرکسی صرف نظر از استعداد، هوش، منابع یا فرصتهایش میتواند برگزیند تا به هدف برسد. خواندن کتاب آن یک چیز و اصلگرایی میتواند در این زمینه به شما کمک کند.
5.حساب موجودی مهارتها و منابعتان را داشته باشید
اگر میخواهید بهرهوری بیشتری داشته باشید باید خودتان را مسئول رسیدن به اهدافتان بدانید. اگر رشد نکنید با ظرفیت کاملتان زندگی نمیکنید. اگر به طور کامل در حال بُروز ظرفیت کاملتان نباشید، روانتان این را به منزلهی گرفتار شدن تعبیر میکند و مشمئز میشود. علت اینکه نفرت آور است این است که با ماهیت وجودی ما انسانها در تضاد است. اگر در حال خواندن این مقاله هستید، حتما انگیزه دارید که بر توسعه و رشد فردی خود سرمایهگذاری کنید و ما وظیفه داریم که در این راه به شما کمک کنیم. میتوانید از پادکستهای بخوان برای موفقیت شروع کنید یا مستقیم به دوره حرفهای هدفگذاری خصوصی بیایید.
6. انجام دادن کاری را که در انجام دادن آن استعداد زیادی ندارید رها کنید
اگر کاری را که عملکردی عالی در انجام دادنش ندارید رها کنید و در عوض بر کاری تمرکز کنید که بیشترین استعداد را در انجام دادن آن دارید، بهرهوری و کارآیی شما در رسیدن به هدف شدیداً افزایش خواهد داد. راههایی برای متمرکز ساختن وقت و توجه خود پیدا کنید و به این سمت حرکت کنید که هر کاری را که بازده بالایی ندارد از برنامهتان حذف کنید. لین یوتانگ مینویسد:
خِرد زندگی عبارتست از زدودن همهی چیزهای غیرضروری
تفکر این که می توانید همه چیز را داشته باشید و همهی کارها را انجام دهید دیگر جدید نیست. این افسانه مدتها به خورد مردم داده شده است و امروزه در عمل، هر انسان زندهای را تحت تأثیر قرار داده است. ما در دورانی زندگی میکنیم که باید به خودمان حق انتخاب دهیم. قدرت انتخاب خود را بالا ببریم. اولویتها را بسنجیم و مهمترین کار را برگزینیم. (کتاب تئوری انتخاب راهنمای خوبی برای این موضوع است)
وقتی تلاش میکنیم همه چیز را داشته باشیم و همه کارها را انجام دهیم،به خودمان میآییم و متوجه میشویم روی سودمان موازنههایی انجام میدهیم که هرگز آنها را به عنوان راهبرد آگاهانهمان به کار نمیگیریم. وقتی درباره اینکه انرژی و زمانمان کجا صرف شوند آگاهانه و هدفمند انتخاب نکنیم، دیگران این انتخاب را برای ما خواهند کرد.
7. هر روز با تیمتان هماهنگ شوید
نباید از افرادی که قرار است به شما در رسیدن به هدف کمک کنند غافل شوید.
ما در مرتا بخاطر کوچک بودن تیم کاریمان سعی داریم کارها را گروهی انجام بدهیم. البته بعضی کارها تمرکز بسیاری میطلبد و لازم است تنها انجام پذیرد؛ اما حتی هدفگذاری سالانه توسط اعضای تیم صورت میگیرد. اهدافی که شاید مربوط به شخص آقای حسینی و برند شخصی ایشان باشد. پس از اینکه برای مرتا هدفگذاری کردیم، همه با هم کمک میکنیم تا برای اعضای تیم هم اهداف درخور و یکپارچه با اهداف تیم تدوین کنیم. این هماهنگی باعث میشود، پیشرفت اشخاص در گرو پیشرفت تیمشان باشد. اعضای تیم در حال رسیدن به هدف خودشان هستند اما دارند به مرتا و دیگر دوستانشان نیز کمک میکنند تا رشد و توسعه پیدا کنند.
همچنین دیواری در دفتر کاری ما وجود دارد که کارهای خود را با یک استیکرنوت روی آن میچسبانیم تا همه بدانند امروز هرکس چه اهدافی را پی خواهد گرفت. هرکس چگونه میتواند به دیگری کمک کند.
تصور کنید اگر این طور نبود و مثل سازمانهای کارمندپرور هرکس در اتاق خود مشغول کارهای شخصی خود بود، چگونه میتوانستیم انتظار رسیدن به اهداف سازمانی را داشته باشیم؟
8. هر روز تصمیمهایی بگیرید که خودتان و تیمتان را پیش ببرد
نگران زدن یا نزدن هدف نباشید. اول بپرید؛ بال را در بین راه برای خود بسازید. فقط در صورتی که حاضر به تصمیم گرفتن باشید، به ظرفیت فوق العاده خود برای رسیدن به اهدافتان خواهید رسید. اگر عادت کنید تصمیمات سریع بگیرید، کارهای جدیدی امتحان کنید و در اینباره قضاوت کنید که آن کارها شما را به پیش میبرد یا نه، بهرهوریتان بیشتر خواهد شد. پیشنهاد میکنم نگاهی به کتاب بی حد و مرز بیندازید؛ برای یافتن ظرفیت خود و حرکت بیوقفه.
9. این را که چه کاری میتوانست بهتر جواب دهد دائماً ارزیابی کنید
مهمترین فایده حرکت کردن این است که دادهای برای ارزیابی دارید. تنها زمانی که واقعاً در کنترل شماست، اکنون است. شما نمیتوانید دیروز را تغییر دهید. نمیتوانید آینده را کنترل کنید. اما میتوانید کاری را که امروز انجام میدهید با این هدف انتخاب کنید که آن انتخابها فردا اوضاع را بهتر کند.
همین ارزیابیها است که شناسایی میکند روی کدام فعالیت، هدف یا استعداد باید تمرکز بیشتری بگذارید و کدام یک را باید حذف یا رها کنید. تصمیمهای دمدمی مزاجانه و ناگهانی جای خود را صراحت، شفافیت و اثربخشی میدهد.
10. بایدها و نبایدهای هدفگذاری را رعایت میکنید؟
هدفگذاری اصول و قواعدی دارد. اکثر افرادی که آخر سال نمیدانند چقدر به اهدافشان رسیدهاند، به این دلیل است که درست هدفگذاری نکردهاند. مثلا به به جای هدفگذاری، ارزشگذاری کردهاند. ما دلایلی که آنها برای نرسیدن به اهدافشان ذکر کردهاند را بررسی و در لیست زیر آوردهایم. بررسی کنید ببینید آیا این موارد را برای هدفگذاری و رسیدن به اهدافتان درنظر گرفته بودید؟
نتیجهگیری:
به این 10 مورد فکر کنید و ببینید باید کدام یک از آنها را برای رسیدن هدف انجام دهید تا سالهای پربارتری را بسازید. رسیدن به هدف کار آسانی است اما نیاز به زمان زیادی دارد. زمانی که باید روی هدفگذاری صحیح بگذارید. اهدافی که باید بر اساس اصول ، قواعد و نیازها و سبک زندگی خودتان تدوین شود. پیشنهاد میکنیم یکی از بهترین مقالات ما درباره هدفگذاری را بخوانید: بهترین دوره هدفگذاری را خودتان برگزار کنید
دیدگاهتان را بنویسید